این سبک زندگی منجر به اسراف قابل توجهی در سیستمهای غذایی و مانع از استفاده بهینه ازغذای باقیمانده میشود.دربرخی اقشار در کشورهای کمتر توسعهیافته و فقیر فراوانی غذا بهعنوان نوعی خودنمایی و پرستیژ اجتماعی تلقی میشود که در زبان عامیانه به آن «ریخت و پاش» میگویند؛ ریخت و پاشی که نشانهای از جایگاه بالای اجتماعی است. این ریخت و پاشها نمایانگر طبقه اجتماعی فرد است و پیامی مبنی بر تعلق به طبقات بالای جامعه را منتقل میکند. برای مقابله با این معضل، افزایش سطح آگاهی جامعه ضروری است تا افراد دریابند که تنها حق بهرهبرداری از سهم خود را از غذا دارند و بخشهای اضافی متعلق به دیگران است. همچنین در صورت باقی ماندن غذا، باید از آن به نحو بهینه استفاده شود و مازاد آن در اختیار نیازمندان قرار گیرد. در حال حاضر، اسراف بهعنوان یک رفتار طبیعی در جامعه ما تلقی میشود و این مسأله تنها محدود به غذا نیست بلکه در مصرف آب، دارو و سایر موارد نیز مشاهده میشود. درواقع میتوان گفت یک ساختار مصرفگرایی مبتنی بر اسراف بر جامعه حاکم است. درحالی که این رویکرد، نظام طبقاتی را تشدید میکند. مصرف بیش ازحد مواد غذایی توسط عدهای، بهمعنای مصرف کمتر و حتی گرسنگی برای عدهای دیگر است که این شکاف طبقاتی را عمیقتر میکند. از نگاهی کلانتر، این نابرابری میتواند بهنارضایتی در جامعه منجر شود و احساس ناخوشایند نسبت به طبقات بالا را افزایش دهد که پیامدهای منفی بسیاری بهدنبالدارد.